این پروژه نمونه خوبی است از متعادل کردن بردارهایی همچون اقتصاد، ضوابط شهرداری، بافت اجتماعی و ... که ممکن است در نتیجه کار به چشم نیایند ولی در یک پروژه معماری و مخصوصا معماری شهری، بسیار موثر و گاه مخرب هستند. مثلا عرض کم زمین این ساختمان و عدم امکان تامین ۱۰ پارکینگ، چالش به ظاهر بیپاسخی بود که منجر به طراحی ۵ واحد مسکونی بزرگ میشد که مناسب بافت اجتماعی منطقه نبود ولی با استفاده از هندسه مناسب و حل مساله، تناسب بین بستر، فضا، کالبد و عملکرد ۹ آپارتمان مسکونی برقرار شد.
استفاده از آجر قرمز روستیک، گرمی و آرامش به نمای ساختمان داده و پروفیلهای آهنی فیروزهای هم ظرافت و جلب توجه را به دنبال داشته است.